تصاویر منتخب
چه اشکال دارد حال که بانک مرکزی در مدیریت بازار ناتوان است، کار را بدهند به بابک
محمدعلی وکیلی در سرمقاله روزنامه ابتکار نوشت: افزایش باور نکردنی قیمت دلار و ناتوانی بانک مرکزی در مهار آن، و کاهش روزافزون ارزش پول ملی و نبود چشمانداز امیدآفرین، اعتماد مردم به نهادهای رسمی را نیز بهشدت تضعیف کرده است. ادعای اینکه ۱۵ نفر روستانشین با کارت بازرگانی عامل این بحران هستند، دردی دوا که نمیکند بلکه خود طنز محافل میباشد. بحران ارزی کشور به نقطهای رسیده است که دیگر وعدههای مکرر و بیثمر مسئولان، توان اقناع افکار عمومی را ندارد.
در این میان طرح ادعاهای پیدرپی بابک زنجانی مبنی بر توانایی در مدیریت بازار ارز، نام او را به موازات ناتوانی بانک مرکزی در صدر گفتوگوهای مردمی قرار داده است. تناقضی تلخ اما واقعی شکل گرفته است که چه اشکال دارد حال که بانک مرکزی در مدیریت بازار ناتوان است، کار را بدهند به بابک شاید او توانست! همان مردمی که روزگاری خواهان مجازات شدید وی بودند، امروز در سایه فشار معیشتی و ناکامی سیاستگذاران، میگویند مهم نیست چه کسی سکان را در دست دارد؛ مهم آن است که کشتی اقتصاد از این ورطه معیشتسوز نجات یابد.
همانکه تا دیروز انگشت اشاره مردم بهطرفش بهعنوان یکی از متهمین وضع موجود نشانه میرفت، امروز بهعنوان ناجی مورد توجه میباشد!
رئیسجمهور بارها اعلام کرده است که «هرکس میتواند، این گوی و این میدان». این جمله اکنون از سطح شعار فراتر رفته و به مطالبهای اجتماعی بدل شده است. جامعهای که از وعدههای بیپشتوانه خسته شده، تنها به نتیجه میاندیشد و دیگر به نامها و سوابق توجهی ندارد. اکنون میگویند خوب، گوی و میدان را به بابک زنجانی بسپارید.
بارها از طریق این قلم نوشتم که مدتهاست برای مردم مهم نیست چه کسی بر صدر مسئولیت نشسته است؛ مهم چگونه حکومت کردن است!
این وضعیت هشداری جدی برای سیاستگذاران است: بحران ارز و بحران تورم، تنها بحران اقتصادی نیست؛ بلکه بحران اعتماد نیز هست.
اگر ساختارهای رسمی نتوانند با اقدام مؤثر اعتماد مردم را بازسازی کنند و کارآمدی لازم را نشان ندهند، جامعه به سمت پذیرش هر راهحل غیررسمی ـ پرخطر ـ سوق داده خواهد شد




مگر قویتر از فرزین پیدا نمیشود
بانک صنعت و معدن حامی زنان
کفایت سرمایه بانک مهر
قرضالحسنه برکت ایجاد میکند
تمدید ریاست علیرضا معرفت
انضباط مالی رهیافت بانک صادرات



