«فیلترینگ» و حمله به بانکها 
بخشودگی جریمه دیرکرد بانک شهر
هدیه بانک دی برای قهرمانان زاهدان
بخشودگی دیركرد در بانك ملت 
پاسخگویی بدونوقفه بانک مسکن 
خدماترسانی بیوقفه بانک کشاورزی
تصاویر منتخب
مشکل اصلی اقتصاد ایران نه خصوصی بودن بانکها، بلکه ضعف در حکمرانی اقتصادی است
عضو کمیسیون اقتصادی مجلس در واکنش به قرائت یک بیانیه در مجلس درباره نظام بانکداری خصوصی گفت: مقصر جلوه دادن بانکهای خصوصی، پاک کردن صورتمسئله و یک بازی خطرناک سیاسی است، در این بیانیه از بانک های خصوصی موفقی چون اقتصاد نوین نام برده شده که نمونه بانکداری منضبط و شفاف است و در کنار بخش مولد ایستاده و به جای تخریب باید از چنین عملکردی تقدیر شود.
صد و هفتاد و دو نماینده مجلس در بیانیهای خطاب به رئیسجمهور، نکاتی را درباره ریشه اصلی نابسامانیهای اقتصادی کشور و ضرورت تصمیمگیری قاطع دولت مطرح کردند و در بخشی از این بیانیه نام چهار بانک خصوصی را دارای اضافه برداشت از بانک مرکزی مطرح کردند، پس از این بیانیه مدیر عامل یکی از بانک های نامبرده شده در نامه ای به رئیس مجلس اعلام کرد بر اساس همه مستندات موجود و قابل بررسی در نظام بانکی کشور و سامانه کدال، بانک اقتصادنوین نه تنها اضافه برداشتی از بانک مرکزی نداشته، بلکه در بازار بین بانکی نیز پول تزریق میکند.
در پی این وقایع، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس و نماینده مردم مراغه و عجب شیر در مجلس شورای اسلامی گفت: این روزها سادهترین راهِ توضیح مشکلات پیچیده اقتصادی، انداختن تقصیرها به گردن بانکهاست؛ و در این میان، بانکهای خصوصی بیش از همه آماج قضاوتهای عجولانه قرار میگیرند. گویی اقتصاد بیمار کشور، یک متهم دارد و آن هم شبکه بانکی خصوصی است.
وی با اشاره به قرائت این بیانیه در صحن مجلس گفت : واقعاً چنین تقلیل سادهانگارانهای با واقعیتهای اقتصادی همخوانی ندارد؟ بانکهای خصوصی، فارغ از برخی تخلفات معدود و قابل پیگیری، در مجموع سطح فعالیت، کارایی و رقابت در شبکه بانکی کشور را ارتقا دادهاند. آنها با بهکارگیری ابزارهای نوین مالی، بهبود خدمات، توسعه بانکداری الکترونیک و افزایش سرعت گردش پول، نقش مهمی در مدرنسازی نظام مالی ایفا کردهاند؛ نقشی که در بسیاری از مقاطع، خلأهای ساختاری بانکهای دولتی را پوشش داده است.
به گفته سید فرید موسوی، مشکل اصلی اقتصاد ایران، نه خصوصی بودن بانکها، بلکه ضعف در حکمرانی اقتصادی، سیاستگذاری ناپایدار، تورم مزمن، کسری بودجه ساختاری و نظام نظارتی ناکارآمد است. بانکی که در اقتصادی بیثبات فعالیت میکند، نمیتواند بهتنهایی ناجی باشد و نباید قربانی سادهسازیهای سیاسی شود.
وی با تأکید بر ضرورت نقد منصفانه افزود: «نقد لازم است، اما تخریب کور نه. اگر بهجای اصلاح ساختارها، دنبال مقصرسازی باشیم، تنها سرمایه اعتماد را میسوزانیم؛ اعتمادی که موتور هر توسعه اقتصادی است.»
موسوی تأکید کرد: «واقعیت این است که همه بانکهای خصوصی را نمیتوان با یک چوب راند؛ همانطور که همه مشکلات را نمیتوان به حساب یک نهاد نوشت. بله، نمونههایی بودهاند که نظارتگریزی کردهاند، قواعد را دور زدهاند و هزینهاش را کل اقتصاد پرداخته است؛ اما در کنار آنها، بانکهایی نیز وجود دارند که منضبط، شفاف و توسعهگرا عمل کردهاند. بانکهایی مانند اقتصاد نوین که تلاش کردهاند پیوند واقعی میان منابع مالی و بخش مولد اقتصاد برقرار کنند؛ از تأمین مالی بنگاههای سالم گرفته تا حمایت از نوآوری و کسبوکارهای مولد.
موسوی در پایان خاطرنشان کرد: اقتصاد با هیجان اداره نمیشود؛ با عقلانیت، انضباط و شجاعت اصلاح پیش میرود. بانکهای خصوصی، اگر درست نظارت شوند و در مسیر درست هدایت شوند، نه بخشی از مشکل، بلکه میتوانند بخشی از راهحل باشند.
